گله دارم
من از.....گله دارم
من از معلمان گله دارم که به فارسی تدریس میکنندو معادل کلمات را به زبان هورامی به بچه ها یاد نمی دهند
من از میراث فرهنگی گله دارم که چرا هورامان که دارای صنایع دستی ومعماری وحیات وحش منحصر به فرد است به فکر ساخت موزه ای نیست
من از دوست هم گله دارم که چرا موقعی که کسی با زبان مادری اصیل خودش حرف میزند ویا لباس مناسب با فرهنگ خودش را می پوشد او را مسخره میکنند
من از رسانه های ایران هم گله دارم که با تمام قدرت در پی سیطره انداختن بر تمام زبان های دیگر هستند و میخواهند فارسی را رواج دهند
من از سیستم آموزشی گله دارم که چرا نباید کتابی به زبان مادری و برای حفظ آن تدریس شود
من حتی از پدر ومادر گله دارم که چرا وقتی بچه اش کلمه ای فارسی میان حرفهای خودش میاورد سعی نمیکنند معادل هورامی آن را به بچه شان یاد بدهند
من از تمام کسانی که بیرون از هورامان کار میکنند هم گله دارم که چرا موقعی که به هورامانات برمیگردند فرهنگ بیگانه را باخودشان میاورند
من از دانشجویان هم گله دارم که چرا برای اثبات بافرهنگی خودشان سعی میکنند رفتار وطرز سخن گفتن دانشگاه را با خودشان به هورامان بیاورند
من از دختران هم گله دارم که پسرها را بامجبور به تغیر دادن تیپ و رفتار خودشان میکنند
من از پسران هم گله دارم برای اینکه بخواهند نظر دختری را جلب کنند فرهگ خودشان را تغییر می دهند
مه حمود ئه زه غ ۲۱/۲/۹۰
هه رچن مه واچا فارسی شکرن/